اندیشه 14



در این تصاویر پل‌هایی را میبینید که در نوع خود کم نظیر می‌باشد.

پل راکوتز آلمان



پل دوطبقه درختی هند


پل کوهی در چین



پل باستانی آلمان



پل شهاراه یمن



پل کلیسا در کلمبیا



هلال ماه در پارک داهو



پل آبشاری نروژ


پل به جزیره اسپانیا



پل آبشاری آمریکا


پل رودخانه ای ایتالیا




انا لله وانا الیه راجعون


Image result for ‫زادسر‬‎





در گذر ایام و چرخش روزگار روز چهارشنبه97/11/24 روز عروج مردی است از عالم خاک به عالم افلاک و روز وصال به معبود حضرت حجت الاسلام علی زادسر جیرفتی است .که خدایش رحمت و در جوار رجمت واسعه خویش ماوایش دهد . مردی برخاسته از خانه ای کوچک و با روحی بلند که آوازه دوران خویش شد .کسی که با تلاش خود پله های رشد ومعنویت را سپری کرد تا حرفی برای دفاع از اسلام و مقام ولایت داشته باشد . پس از گذراندن آموزشهای کلاسیک وحوزوی در دوران  دفاع مقدس برای صیانت از اسلام وانقلاب وکشور حضورش در جبهه مداوم ومستمر بود . همنشینی وی با رزمندگان به گونه ای بود که شیفته اش شده بودند و خاطره نویس رزمندگان وشهدای لشکر 41 ثارالله شده بود و چه شیوا و با قلمی رسا در عظمت شهادت شهدا قلم فرسایی می کرد . که کتاب خاطرات یک طلبه مصداق این سخن است .و مریدی مرادان خود  حضرت امام (ره) ومقام معظم رهبری تاج افتخار خود میدانست وبه آن افتخار می کرد. و برای ترویج معارف اسلامی و صیانت از انقلاب سر از پا نمی شناخت . و زمانی که حضورش در صحنه ی لازم دانست . در روشنگری اهداف انقلاب و راه امام همچون ابوذر روشنگری می کرد. ودر دوره های متعدد به مجلس شورای اسلامی راه یافت و جان برکف به خدمت به حوزه انتخابیه اش پرداخت . ذهن وخاطره مردم مملو است از خدماتش و شجاعتش و پاک دست بودنش که در کمتر کسی می توان یافت .

پس از پایان دوره نمایندگی با تمام قدرت پیگیر مصالح و منافع مردمش وحفظ حرمت ولایت مقالاتش و سخنانش و موضع گیریهایش  اظهر من الشمس است . خدای رحمتش کند و دبا اولیاء اش محشورش کند . بدون شک نظان اسلامی و نهاد مقدس ولایت فقیه یکی از عمارهایش را از دست داد.


بسم رب الشهداء و صدیقین

چهلمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی برهمه کسانی که  دل در گرو انقلاب .اسلام و ولایت دارند مبارک باد

با سلام و عرض ادب به ساحت مقدس حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی و آرزوی علو درجات برای شهدای گرانقدر انفلاب اسلامی و آرزوی موفقیت برای همه دلسوزان و تداوم بخشان راه امام و شهدا و عرض ادب خالصانه به محضر مبارک مقام معظم رهبری که فخر ایران و جهان اسلام در عصر حاضر است .در آستانه چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ضرورت بررسی عوامل پیروزی و دستاوردها و انتقال به نسل نوخاسته ایران اسلامی ضرورتی اجتناب ناپذیر است .و تحلیل چالشهای ی و فرهنگی و اقتصادی لازمه تداوم انقلاب وایجاد اعتماد مردمی است . انقلاب مثل موجود زنده در حال رشد است برخی رشدهای آن غیرارادی و برخی ارادی است .رشد سالگردی و فاصله از 57 مثل رشد سن انسان غیر ارادی است و رشد حفظ ارزشهای انقلاب ارادی است . وهرچه به سن تقویمی انقلاب اضافه می شود توقع همگان است که از آزمایش و خطا کمتر استفاده کند . مثل فرد چهل ساله ای که فردی پخته و طبق عقیده و اندیشه زندگی می کند . واز شتابزدگی دوره کودکی و احسا ساتی دوره نوجوانی و بی تجربگی دوره جوانی پرهیز می کند . انقلاب در چهل سالگی خود نیز باید از تجربه چهل ساله استفاده کند . و طبق اصول انقلاب حرکت کند . اصولی که امام (ره) ترسیم کرد و درقانون  اساس تدوین شده . و مسئولین اجرایی از صدر تا ذیل مسئولانه عمل کنند . و با تحلیل برخی از کاستی ها و عواقب آنها که باعث زمینه سازی گستاخی دشمن را می شود سد کنند . وهمه مسئولان به این نکته توجه داشته یاشند که در راه انقلاب باید منافع فردی فدای انقلاب شود نه برعکس اهداف وارزشهای انقلاب را فدای منافع خود کنند .که این عین ظلم به امام شهداست . همانطور که امروز در تحلیل تاریخ عملکرد قاجار و پهلوی بخوبی از آن یاد نمی شود و نسل امروز دل خوشی از آنان ندارند شک نکنید نسل فردای اتقلاب هم از مسئولینی که منافع شخصی و حزبی وجناحی را برمنافع انقلاب و آرمانهای انقلاب ترجیح میدهند بیزازی می جویند و در مقابل اما(ره ) و شهداء شرمنده اید و ممکن است به خیال خود اسایش خود و خانواده وهواداران را فراهم کرده اند . ولی آتش غضب مردمی که همان غضب خدایی است خریده اند . وای به حال هرکسی که قدرتی از برکت امام (ره)وشهدا و نظام  برایش حاصل شده .از آن جهت کسب ثروت استفاده کند . خود را در تار عنکتوتی قدرت و ثروت خود ساخته مستاصل کند . اگر مسلمانید از وعده های خداوند سبحان در قران و اگر مسلمان نیستید از خشم مردم و نفرین تاریخ بترسید . و به سرنوشت همه طرفداران قدرت وثروت در تاریخ نگاه کنید چه سرنوشتی یافتند . شما نه از آنان ثروتمند ترید  ونه قدرتمند تر . در چهل سالگی انقلاب مسئول نباید کاری کند که مردم از او انتظار ندارند . بایدها و نبایدهای انقلاب مشخص است .اندکی سواد و اندکی ایمان لازم است .بازگشت به اصول انقلاب و انقلابی گری نسخه شفابخش تدوام انقلاب و الگوی جهانی آن است . یکشنبه1397/11/21


 دولت ترامپ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را دراستانه میلاد امام حسین (ع)و روز پاسدار در  فهرست گروه های تروریستی آمریکا قرار داد. این اولین بار است که نیروی مسلح قانونی یک کشور توسط دولت آمریکا در لیست گروه های تروریستی قرار داده می شود.

برخی معتقدند بدلیل اختلافات داخلی در هیات حاکمه آمریکا( مخالفت سیا و پنتاگون در مقابل حمایت جان بولتون و مایک پمپئو) هنوز نمی توان با قاطعیت درباره این که اقدام اخیر ترامپ عملیاتی شود صحبت کرد. در حال حاضر کنگره ظرف یک هفته می تواند مانع از تحقق چنین وضعیتی شود در غیر این صورت این اقدام اجرایی خواهد شد.

اقدام جدید دولت ترامپ به صورت بالقوه می تواند موجبات برخورد آمریکا و سپاه پاسداران در منطقه شود. اما بدلیل عواقب آن واشنگتن حتماً تمایلی به وقوع چنین اتفاقی ندارد. در واقع بدلیل شکست ت های کاخ سفید در منطقه به اذعان خود ترامپ و هزینه بالایی که صرف مداخله در خاورمیانه شده بعید است واشنگتن تمایل چندانی به عملیاتی شدن چنین اقدامی داشته باشد.

وضعیت آمریکا در منطقه به گونه ای است که چند هفته قبل دونالد ترامپ برای سفر چند ساعته به عراق مجبور شد در تاریکی شب به صورت مخفیانه و آن هم به یک پایگاه نظامی برود. جنبه جالب این قضیه آن جاست که دیروز حتی مایک پمپئو و برایان هوک نیز از صحبت درباره ابعاد نظامی چنین تصمیمی امتناع کردند. از طرف دیگر از آن جایی که تعاملات مالی و تجاری ایران قبلاً به صورت کامل تحت تحریم های آمریکا قرار گرفته بود تاثیر اقتصادی چنین اقدامی نمی تواند خاص باشد. بویژه آن که در دو هفته اخیر حتی کمک کشورها و نهادهای بین المللی به ایران بدلیل سیل نیز با محدودیت های جدی مواجه شده بود.

اما درباره چرایی انجام این اقدام تحلیل های متفاوتی ارائه شده است:

* این اقدام بدلیل مخالفت با ت منطقه ای ایران، پیروزی های محور مقاومت و کینه از سپاه پاسداران اتخاذ شده است.

*ترامپ بدنبال فشار حداکثری و کسب رضایت ایران به مذاکره تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2020 است. این اقدام ترامپ در پی خروج از برجام، بازگشت تحریم های اقتصادی و جنگ تبلیغاتی انجام می شود و آمریکا می خواهد با کشاندن ایران به میز مذاکره از آن به عنوان یک برگ برنده در رقابت با دموکرات ها استفاده کند.

*تروریستی اعلام کردن سپاه بدلیل کمک به نتانیاهو در رقابت های انتخاباتی رژیم صهیونیستی است که در موقعیت چندان مناسبی نیز قرار ندارد.

*جان بولتون و مایک پمئپو با تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران پیگیر تشدید تنش ها و منتفی کردن تمام راه های مذاکره احتمالی بین آمریکا و ایران هستند. در واقع نومحافظه کاران آمریکایی در پی فشار و سرنگونی نظام ی ایران هستند و در این راه با از بین بردن مولفه های اقتدار، خواهان تسهیل برخورد سخت افزاری با ایران اند.

در نهایت باید گفت چنین اقدامی موجب همبستگی بیشتر جریان های ی در داخل، محبوبیت بیشتر سپاه در ایران و منطقه خواهد شد و مقامات آمریکایی هرگز نمی توانند به اهداف خود در تروریستی اعلام کردن سپاه دست پیدا کنند.

در این بین واکنش اروپایی ها(البته اگر طبق معمول بر اساس ت کج دار و مریز عمل نکنند) به چنین اقدامی نیز می تواند به روشن تر شدن خط و خطوط طرفین و سرانجام برجام کمک کند. بنابراین ضرورت دارد با فشار به اروپایی ها خواستار موضع گیری علنی و شفاف آنها درباره اقدام اخیر آمریکا شد. ولی مصداق سخن حضرت حافظ ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست* عرض خود می بری زحمت ما میداری) با این ترفندها مردم از سپاه و انقلاب دست برنمی دارند . چون سپاه فرزند ملت و حافظ انقلاب و امنیت کشور است و به کرات این جمله امام تعبیر شده است که اگر سپاه نبود کشور هم نیود و تفکر سپاه تفکر حسینی است اگر توانسته اند تفکر حسینی را خاموش کنند  این راهم می توانند  زهی خیال باطل


جامعه ما بدون تردید نسبت به بهمن ۵۷ معنوی ترشده است. کافیست در مظاهر باطل نمانیم و عمق دینداری را در تار و پود جامعه دقیق‌تر شویم.

جامعه ما آگاه ترست و همین آگاهی و فهم حق و باطل خودش یک رشد قابل اعتناست. شاخص دیگر مبارزه است. رشد معنویت را باید در میزان مقاومت مردم با هجمه های زشتی و معصیت دید. این شاخصی است که اغلب مورد توجه قرار نمی گیرد و عده ای ظاهرگرا، معنویت را ایستا و نقطه‌ای ارزیابی می‌کنند.

حال آنکه رشد دینداری و اساسا تقوا در حرکت محاسبه می‌شود. ملاک دیگر اجتماعی شدن دین فردی است. صوفی مسلکی و دینداری در خلوت‌ها، قدری ندارد که قابل افتخار باشد. شاخص دیگر رشد عینی معنویت است. از شهدای مدافع حرم تا مجالس مذهبی و فعالیت‌های خیرخواهانه و انسان دوستانه و غیره.

پیشنهاد می‌کنم این شب‌های ماه مبارک و از ساعت ۱۲ شب به بعد یک سر به مجالس مناجات خوانی شهر بزنید. هیات‌هایی مملو از جوان‌هایی که بسیاری شان روز بعد هم شاغلند.

اما اخیرا رهبر انقلاب در تحلیل وضعیت دینداری در جامعه به یک شاخص متفاوت اشاره کردند که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

در تحلیل معنویت یک جامعه و در کنار گرایش به خوبی‌ها، باید ببینیم چه میزان یک جامعه از بدی و زشتی انزجار دارد و حاضرست آنرا بیان کند و برایش هزینه دهد. مثلا در کنار چهارشنبه‌های سفید، میزان تنفر اجتماعی از این عمل را هم باید مورد توجه قرار داد. تنفر از کشف حجاب که یا به جهت مصالح تربیتی و اجتماعی مورد تغافل قرار می‌گیرد و یا در مواردی هم با نهی از منکر خودش را نشان می‌دهد و فیلم هایش منتشر می شود.

رهبری انقلاب این بار به همین شاخص اشاره داشتند. فرمودند یک روز در این شهر شیخ فضل الله نوری را اعدام کردند و جز عده اندکی کسی متعرض نشد، اما امروز کشته شدن یک طلبه همدانی شهر و کشور را بهم می‌ریزد. توجه شود فقط شجاعت و جسارت بیان حق مورد توجه نیست. بلکه فهم اینکه چه کسی بر سر دارست و چرا باید چنین ظلمی شود نیز آنروزها برای مردم روشن نبود.

امروز، هم آگاهی از حق رشد کرده است و هم جسارت تولی و تبری اجتماعی وجود دارد. اینهمه به جهت بستر اجتماعی و ی است که جامعه را حق طلب و ظلم ستیز بار میاورد.

هرجامعه ای ممکن است نسبت به کشتن یک بیگناه متاثر شود، اما وقتی حادثه هویت ایدئولوژیک می گیرد ماجرا متفاوت و موجب برانگیختگی اجتماعی می شود.

اغلب ما اوج حق طلبی دوران طاغوت را بیشتر در قصه لوطی های شهر خوانیدم. آنجایی که قهرمان قصه مقابل تعرض لات محل به ناموس مردم می ایستد و غیرتی می شود. اما انقلاب ابعاد این قصه ها را برای ما جابجا کرد. لوطی های رویایی یک محله را به ابعاد حقیقی یک ملت توسعه داد که فراتر از جاهل های کلاه شاپویی، مقابل اراذل و اوباش جهانی رگ غیرت شان برجسته می شود. این نشان رشد معنوی یک ملت نیست؟


عباس عبدی تحلیلگر اصلاح‌طلب در یادداشتی در رومه اعتماد نوشت:  دنیای وارونه یعنی همین. ایران در یک فرآیند چند ساله وارد یک گفتگوی طولانی و سخت با کشورهای قدرتمند جهانی به علاوه اتحادیه اروپا شده و به یکی از مهم‌ترین توافقات در سال‌های پس از جنگ دوم جهانی دست یافته و تا کنون نیز به تمام تعهدات خود پای‌بند بوده است، ولی اکنون یک نفر در آمریکا رییس جمهور شده و خواهان مذاکره شده و ایران را به مخالفت با مذاکره متهم می‌کند!! و جالب اینکه برخی از هم‌وطنان نیز می‌پرسند که چرا مذاکره نمی‌کنیم؟ ولی کمتر می‌گویند که مذاکره درباره چه و با چه کسی؟ درباره موضوعی که پیشتر مختومه شده است؟

ترامپ می‌گوید من توافق اوباما و جان کری را قبول ندارم. خوب این چه ربطی به ایران دارد؟ هر دولتی مسئول تعهدات دولت قبل از خودش است، حتی اگر بر اثر انقلاب روی کار آمده باشد. انقلاب که به معنای نامشروع و ناموجه دانستن حکومت قبلی است، باعث نمی‌شود که حکومت بعد از انقلاب تعهدات آن را اجرا نکند، زیرا این مسأله ربطی به کشورهای دیگر ندارد و باید در برابر آنها متعهد بود، مگر آنکه آن تعهد اشکارا ظالمانه باشند. به علاوه ترامپ با آوردن جان بولتون که شب و روز خواب جنگ را در همه جا می‌بیند، چه جایی برای حتی مذاکره غیر مرتبط با موضوع مورد اختلافات می‌گذارد؟

با این حال این پرسش مطرح است که چرا ایران، حتی در میان برخی از مردم خودش منتسب به مخالفت با مذاکره می‌شود و آمریکایی‌ها از جمله ترامپ و بولتون و پمپئو طرفدار گفتگو و مذاکره معرفی می‌شوند؟ پاسخ در نحوه مواجهه ما با نقاط قوت خودمان است. در واقع موضوع را درست طرح نمی‌کنیم.

مذاکرات منتج به برجام چه بود؟ ویلیام برنز در خاطرات خود می‌نویسد که رییس جمهور اوباما متقاعد شده بود که ما بدون یک شکل محدود غنی‌سازی در داخل ایران هرگز به توافق دست نخواهیم یافت. آنها دانش غنی‌سازی را داشتند و هیچ راهی برای بمباران، تحریم یا آرزوی از بین بردن آن وجود نداشت. بنابراین بنا بود برای ایرانیان به دقت مشخص کنیم که اگر آنها محدودیت‌های جدی و طولانی‌مدت درباره برنامه هسته‌ای‌شان را به همراه بازرسی‌های سرزده سنگین و ترتیبات مانیتورینگ بپذیرند، ما نیز آماده خواهیم بود تا امکان یک برنامه غنی‌سازی محدود در ایران را به عنوان بخشی از یک توافق جامع بپذیریم.

طبیعی است که پذیرش چنین واقعیتی از جانب آمریکا به لغو قطعنامه‌های شورای امنیت و نیز تحریم‌های آمریکا و غرب منجر می‌شد. کلیات این بسته پیش از مذاکرات شکل گرفته بود و نه در حین مذاکرات. به همین علت ایران نیز هنگامی که از کلیت این بسته مطلع شد آن را پذیرفت و دو سال درباره جزییات آن مذاکره کرد و در نهایت ایران میز آن مذاکره را به سرانجام رساند. حالا بسته بولتون برای مذاکره چیست؟ جز اینکه وعده سقوط ایران را در سال گذشته داد؟

پس چرا ایران نباید بر این شواهد بدیهی ضدمذاکره از جانب آمریکایی‌ها تأکید کند؟ این ایالات متحده است که میز مذاکره را با خروج از برجام و گفتار یکجانبه و نیز تغییرات در مسئولین خود ترک کرده است. کشوری که یک جنگ‌طلب مادرزاد را مشاور امنیت ملی خود کرده است، چه جایی برای گفتگو و مذاکره باقی می‌گذارد؟ اصل بدیهی و اولیه مذاکره به رسمیت شناختن طرف مقابل در کلیت وجودی آن است. بولتون در کجا چنین چیزی را به رسمیت شناخته؟ او حقوق‌بگیر مسعود رجوی است و به نیابت از آنان در کاخ سفید کار می‌کند.

از سوی دیگر ترامپ می‌خواهد که با شخص خودش گفتگوی بی‌برنامه انجام شود و دنبال نمایش است، در حالی که ایران با 1+5 گفتگو کرده است. دلیلی ندارد که آنان را ترک کرده و فقط با آمریکا وارد گفتگو شود. این یعنی که همه چیز را از دست می‌دهد، بدون اینکه چیزی به دست آورد.

البته آقای ظریف و نماینده جدید ایران در سازمان ملل چند بار به این نکات اشاره کرده‌اند ولی پیشنهاد مشخص این است که ایران خواهان گفتگوی واقعی شود. لازمه این کار در درجه اول انتصاب افرادی بجای بولتون و حتی پمپئو با کسانی است که گفتگو را قبول داشته باشند. سپس این گفتگوها باید در چارچوب 1+5 صورت گیرد و نه به صورت جداگانه. و این به معنای بازگشت برجام است. و بالاخره اینکه چه موضوعی مانده که در برجام حل‌وفصل نشده و گفتگو درباره آن نافی امنیت ملی و بقای ایران نباشد. طبیعی است قدرت نظامی و تسلیحات قانونی خارج از هر مذاکره‌ای خواهد بود. این نوشته نافی نقدهایی که تاکنون به راهبرد ت خارجی ایران نوشته‌ام نیست، بلکه روی دیگر ماجرای اخیر را نشانه رفته است

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

دانلود جزوات دانشجوی موبایل فرهاد Christopher روستاي پده بلند Chalie دستنوشته ها فروشگاه پخش پوشک بزرگسال شورتی و چسبی سی سی شو به صفحه شخصی حامد علی آبادی خوش آمدید گروه تفکر سیستمی فلش چت| tga ]j